براى بصیرت موانعى وجود دارد که اگر آن موانع باشد نمى گذارد انسان خوب ببیند.یکى از آن موانع شخص گرایى است به جاى معیار گرایى.اگر انسان به اشخاص اتکا کند وملاک او براى حق و باطل، اشخاص باشند در مسیر حرکت دچار انحراف مى شود.
امام صادق(ع) مى فرماید: (مَنْ دَخَلَ فى هَذَا الدینِ بِالرِّجال أَخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجال کَما أدخلوه فیهِ وَ مَنْ دَخَلَ فیهِ بِالکتابِ و السنَّةِ زالَتِ الجبال قَبْلَ أَنْ یزول)، اگر شخص با اتکا به کتاب و سنت یعنى با برهان و بینه و دلیل وارد دین شود کوهها ممکن است متزلزل بشوند، اما او متزلزل نمى شود
فردى به امام صادق(ع) عرض مى کند: اینکه امیرالمؤمنین(ع) ولىّ شما است برایت مهم است یا جد شما است؟ مى فرماید که ولایت على بن ابى طالب بر من از ولادت من ازایشان بهتر و محبوب تر است. ولایت على(ع) بر من فرض و واجب است؛ اما ولادت من از اوامتیاز است، این دو با هم قابل مقایسه نیست.
تفاوت سلمان و ابوذر بادیگران در این است که پس از رحلت رسول خدا(ص) با وصىّ او همراه شدند.
یکى دیگر از موانع، فامیل گرایى است. متأسفانه این مانع، بصیرت آدم را کور مى کندو نمى گذارد آدم واقعیت را ببیند.
موانع بصیرت:
از موانع بصیرت بی تقوایی است همانگونه که می دانیم تقوا به معنای نور است و روشنگر راه و بی تقوایی به سان آتشی سوزان خرمن ایمان را می سوزاند و خاکسترش را بر باد فنا خواهد داد.
...و چه زیباست که همواره سخن گوهربار مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام را آویزه گوش دل خویش نماییم آنجا که میفرماید:
آگاه باشید آن کس که تقوا پیشه کند و از خدا بترسد از فتنه ها نجات می یابد و با نور هدایت از تاریکی ها می گریزد و به بهشت و آنچه دوست دارد جاودانه دسترسی پیدا می کند.
(نهجالبلاغه خطبه 138)
آری بهترین و زیبنده ترین لباس بر قامت روح الهی مان همانا لباس تقواست. لباسی که نه تنها زشتی های روحمان را می پوشاند بلکه به مرور زمان با توکل به حضرت حق مهربان خالق بنده نواز و تمرین و ممارست آن ها را از بین خواهد برد. تقوا قادر است جدا کننده حق از باطل و نیک از بد گردد و در این رهگذر کسانی روشن بین خواهند شد که باتقوا تر باشند و در میدان مسابقه زندگی گوی سبقت را از دیگران ربوده والسابقون سابقون می گردند تا آنجا که مقام مقربین درگاه حق را از آن خویشتن خویش میسازند؛ و اینانند گرامی ترین مخلوقات هستی و زیبا ترین مصداق مسجود ملائکه الله.
به راستی چه زیبا خلعتی است لباس تقوا چرا که هر کس آن را به تن کند بی شک اهل فلاح و رستگاری است و از ظلمت به نور هدایت خواهد شد و این وعده مهربان خالق صادق الوعد است، آنجا که فرمود: یخرجهم من الظلمات الی النور ...
شرط موفقیت در پیمودن جاده همیشه سرسبز تقوا مراقب بودن است. باید مراقب بود که بصیرت دل و روشنایی آن با بی تقوایی به یغما برده نشود، چرا که در مسیر پرخطر زندگی رهزنان دل بیشمارند باید دل به خدا سپرد تا در فراز و نشیب های روزگار دل از دست نرود.
...و دیگر شیطان لعین رجیم به کشور وجود تسلط نخواهد یافت آن سان که خالق مهر میفرماید:
بر بندگانم تسلطی نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.
(سوره مبارکه حجر آیه 62)
از آنجا که یکی از راه های نفوذ و ابزار شیطان برای تسلط بر انسان ها همانا بی تقوایی است لذا شیطان لعین گام به گام دست در دست دل فاسق بی تقوا می گذارد و او را هر لحظه به پرتگاه سقوط و نابودی نزدیک تر می نماید و این به معنای انحراف از صراط مستقیم الهی است و اگر مدد الهی سراغ از او نگیرد تا جایی هم گام با وسوسه های شیطان پیشروی می کند که شیطان پیشانی چنین فردی را بوسه می زند و با دل او هم نشین می گردد.
...و به راستی چه بد هم نشین قرینی است شیطان لعین.
به قلم سیده طاهره حسینی خرم آبادی
نظرات شما عزیزان: